[B46] از جیرفت تا لندن (رضا نیک‌پور )

آدرس این مقاله  در فراز  :       Afraz.blogsky.com/0000/00/00/post-46

منبع  :  تارنمای ایران بوم

توضیح : 10  قطعه

 

(B46-1)

در این نوشتار به اختصار مروری خواهم داشت بر پیشینه و اهمیت جیرفت ، شهرستانی با وسعت 18000 کیلومترمربع و در حدود 240 کیلومتری کرمان در جنوب شرقی کشورمان که در نزدیکی کویر بزرگ لوت قرار دارد.
آب و هوای جیرفت گرم و تا حدی مرطوب است و دمای آن در تابستان به بیش از 50 درجه سانتیگراد می رسد ، اما در مناطق کوهستانی به ویژه جبال بارز و ساردوئیه ، آب و هوا معتدل و گاهی سرد است . این جبال در واقع حد فاصل مناطق گرمسیر و سردسیر می باشد و به خاطر این تنوع آب و هوایی کشت محصولات گرمسیری و سرد سیری در آنجا میسر گردیده است . این منطقه درختان نخل و خرمای زیادی دارد و همچنین 6 در صد میوه ایران تامین می کند . 
هلیل رود مهم ترین رود این منطقه است که سرچشمه آن در کوه های بافت ، بهرآسمان ، هزار و لاله زار است و پس از پیمودن 400 کیلومتر به دریاچه باتلاقی جازموریان می ریزد . این رود در مسیر خود بخشی از اراضی جلگه جیرفت و رودبار را مشروب می سازد . اگرچه رودهای دیگری هم مثل رود شور ، رود ملنتی ، خشک رود و رودهای فصلی در منطقه وجود دارند اما در این میان هلیل رود را می توان عامل اصلی شکل گیری فرهنگ ها و تمدن های متکی بر دو شیوه تولید اقتصادی کشاورزی و دامداری از دیر باز تا کنون دانست.
بنابراین جای تعجب نیست که ببینیم این منطقه از حدود هزاره سوم قبل از میلاد به یکی از مهم ترین حوزه های فرهنگی و کانون های مهم اقتصادی و صنعتی شرق باستان تبدیل شده و ارتباط مستمر با فرهنگ ها و تمدن های بین النهرین (1) ، ایلام و مناطق شرقی فلات ایران در آنجا بر قرار گشته است .
پس از این توضیح مختصر از شرایط جغرافیایی منطقه ، اینک بنا به اهمیت موضوع که از لحاظ مادی و معنوی با ارزش و قابل توجه است به بررسی وقایعی که ازابتدای سال 8013 خورشیدی آغاز شد ، می پردازم . 
از زمانی که به طور اتفاقی ظروف سنگی نقش داری با قدمت حدود 5000 سال در حجمی انبوه یافت شد و به جای این که جیرفت- این منطقه محروم کشورمان - تبدیل به بزرگ ترین موزه فضای باز جهان برای بازدید و تحقیق جها نگردان و محققان گردد، توانست اشتهای بزرگ ترین کلکسیونرهای دنیا را سیر کند. تا جایی که خریداران عمده به قاچاق چیان پیام دادند که از برخی گونه ها دیگر فرستاده نشود زیرا بازارآن ها اشباع شده است(2) !
بحث جیرفت را از دو منظر می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد : نخست از نظر ویژگی و تاثیر فرهنگی و تاریخی آن و سپس از نظر گستردگی وابعاد غارت اشیای گران بهایی که در محل صورت گرفته است .
الف /: اگر چه پژوهش های انجام گرفته در این منطقه کافی نیست اما با مروری بر تاریخچه آن ، اهمیت این منطقه در ادوار مختلف برای ما آشکار می گردد .
(B46-2)

پیشینه حیات در این منطقه با پیدا شدن سنگواره جاندار عظیم الجثه ای که دیرینگی آن به میلیون ها سال پیش بر می گردد و کشف آثاری اززیستگاه ی دوره ی پارینه سنگی ، ازآغاز حضور انسان دراین منطقه از صد ها هزارسال پیش رابه ما گوشزد می کند.
تا جایی که می دانیم در دوره ی هخامنشی ،زرنگ وکرمان از ساتراپی ها بوده و از دوره ی اشکانی و ساسانی نیز در عنبرآباد جیرفت آثاری وجود دارد .
در دوره اسلامی هم ازوجود شهر بزرگ و خیال برانگیز دقیانوس در این منطقه، یاد شده است . هم چنین این منطقه در دوره ی سلجوقیان بسیار مهم بودهاست ، تا حدی که تبدیل به یکی از اقامتگاه های زمستانی اتابکان می شود . شکل گیری حکومت قراختائیان و جنگ های طولانی ناشی از حمله مغول در این ناحیه و تلاش برای تسلط شان برسبزواران ( جیرفت ) ، بار دیگراهمیت سیاسی واقتصادی منطقه را به ما خاطر نشان می سازد .
آثار به جا مانده از دوره ی تیموری ، صفوی ، افشار ، زند و قاجار همگی حاکی از توجه حکام و سکونت مداوم مردم در این منطقه است .
اما آن چه جیرفت را در جایگاهی خاص قرار می دهد ، به دست آمدن هزاران قطعه مصنوعات سنگی با ارزش با نقوشی استثنایی مربوط به بیش از 2500 سال قبل از میلاد است . به گفته دکتر مجید زاده (3) شاید با بررسی های بیشتر ، تاریخ را بتوان به قبل از جیرفت و بعد از جیرفت تقسیم کرد. چراکه تصور رایج از تمدن شرق این گونه تفسیر شده که بین النهرین مهد تمدن است و شرح قدیمی ترین سروده های حماسی ایشان چون گیل گمش همراه است با آغاز نگارش .محققانی چون مک گال که بر روی گل نوشته های باستانی بین النهرین کار کرده اند و نیز ساندرز که حماسه گیل گمش را مجددا باز خوانی نموده بر این تفکر قوت بخشیدند. 
اما امروز می بینیم که موضوع آن چه زینت بخش دست سازهای جیرفت است و از نظر قدمت مقدم بر بین النهرین ،ذکر همان اسطوره ها است . 
(B46-3)

اگر ما بر اساس کشف کمتر از چند صد قطعه ظرف با این مضامین در طول یک صد سال حفاری و تحقیق در خفاجه ( شمال عراق ) ، عربستان ، عمان و هاراپا ( در هند ) ، بین النهرین را مهد تمدن می شناسیم . اینک با پیدا شدن بیش از 600000 قطعه از آن ظروف ازقسمتی محدوددر منطقه ای که عمرعملیات کاوش در آنجا چیزی حدود 5 سال است ، آیا نمی توان تشخیص داد کدام منطقه تولید کننده و کدام مناطق مصرف کننده و مشتری این محصولات بوده اند ؟شاید حالا با ارائه این شواهد و مدارک محکم ، نیاز به بازنگری درخاستگاه تمدن شرق احساسی شود . 
آثار جیرفت حامل فرهنگی بومی است که هیچ نوع نفوذی از غرب و اثری ازآثار بین النهرین و آشوری را در آن نمی بینیم (4). مکتبی که در اوایل حدود 3000 سال قبل از میلاد ساخت این ظروف را آغاز کرد و پس از چند قرن آن را به اوج تکامل خود رساند و سازندگان آنها حتی علیرغم حجم زیاد تولید ، سعی نموده اند تا از تکراری بودن نقش روی آن جلوگیری کنند و بر روی آنها نقوشی آفریده اند که به نظر ژان پرو - باستان شناس فرانسوی - مربوط به عصری است که پیش از نمایان شدن خدایان در طرح های روی ظروف است . موضوع این نقش مایه های تزیینی ، انواع جانوران ، موجودات افسانه ای ، انسان ، گونه های گیاهی و بناها و شهرها می باشد . این ظروف سنگی منقوش از لحاظ سبک به گروه سری قدیم تعلق دارد که میروشجی آنها را اواسط هزاره سوم ق. م تاریخ گذاری نموده و خاستگاه شان را ایران می داند . 
برروی این ظروف جای چشم ها، سنگ نشانی شده و در حک کردن تصاویر به قدری دقت به کار رفته که در همه موارد چشم حیوانات وحشی گرد و چشم جانوران اهلی و انسان بیضی نشان داده شده است . جنس سنگ استفاده شده برای این چشم ها از مرمر ، آهک سفید و یا فیروزه می باشد . این در حالی است که بین النهرینی ها در همان هزاره ها، در آثار خود هرگز از هنر و تزیینات سنگ نشانی استفاده نمی کردند .
در مورد دقت و ظرافت در ساخت این ظروف می توان اضافه کرد که در کوچک ترین اندازه این ظرف ها جنسیت ( نر و ماده بودن ) و بالغ یا نابالغ بودن طرح جانوران حک شده کاملا قابل تشخیص است . این طرح ها متنوع بوده و اکثرا مربوط است به انسان ، عقرب ، عقرب – انسان ،مار ، شیر ، پلنگ ، عقاب ، گاو و بز . بعضی از نقش ها که درآن گاو از پشت به زمین افتاده و عقابی در حال فرود است و یا قرار گرفتن عقاب ها و مارهای خشمگینی که رو در روی هم هستند مارا به یاد اسطوره های "اتن" مربوط به اکدی ها می اندازد . جالب این که احتمال می رود این طرح ها قدمتی بیش از تمدن اکد داشته باشد اما از نکات کلیدی موضوع می تواند ارتباط کشفیات فوق با حماسه گیل گمش باشد . اوکه پادشاه اروک (در بین النهرین ) معرفی شده ، تا این اواخر که باستان شناسان هنوز شروع به حفاری و کشف شهرهای مدفون شده بین النهرین نکرده بودند ، کاملا فراموش شده بود . اساس این داستان مربوط به سده های نخست هزاره دوم ق.م است که احتمالا موضوع آن قرن ها قبل نیز وجود داشته و جمع آوری آن توسط آشور بانی پال صورت گرفته است . چراکه او خود را دوستدار و گردآورنده مواریث دنیای کهن می دانست و آن چه که امروز مورد استناد تمام شرق شناسان جهان است ، الواح گلی یافت شده مربوط به کتاب خانه شخصی اوست . 
(B46-4)

داستان از زمان "ان مر کار " آغاز می شود که پیش از گیل گمش حکومت می کرده است . او فرمانروای دولت- شهر اروک بوده است و در به خدمت گرفتن معماران و هنرمندان سرزمین "ارت "برای ساخت معابد خدایان بزرگ سومری و تزیین آن اصرار می ورزیده است . "ارت" مکانی در شرق سرزمین های مرتفع پارس معرفی شده و دارای روابط تجاری و معاملات پایاپایی بوده که طی آن غله اروک با فلزات گران بها و سنگ های لاجورد و ساختمانی آن جا مبادله می شده است (5).
آیا پیدا شدن گورستان هایی با وسعت چندین ده هکتاردر کناره حدود 400 کیلومتری هلیل رود ، شاهدی بر وجود شهرهای عظیم در گذشته های دور با تراکم جمعیت بالا نیست ؟ آن هم در منطقه ای وسیع تر از جنوب بین النهرین و سومر،و با زمینی به مراتب حاصل خیزتر . حجم بالای ظروف به دست آمده لازمه ثروت است ، ثروت امنیت می خواهد و امنیت نیازمند جامعه ای است قانون مند با حکومتی مقتدر(6). حال با توجه به تعداد زیاد اشیایی که در جیرفت به دست آمده و با ظرافت هنرمندانه ای که توانسته اند نقوشی با تمام جزییات از بناهای عظیم و شهرهای با شکوه آن دوره را خلق کنند- در روزگاری که تاریخ کمتر شهری به آن آبادانی را درخاطر خود ثبت کرده است – آیا نمی توان ارتباطی بین این محل با قلمرو پادشاهی باستانی" ارت" تصور کرد ؟
در عین حال مشاهده تاثیری که تمدن های مختلف بعدی از داستان گیل گمش پذیرفته اند ، حیرت انگیز است. مثلا در داستان اودیسه هومر که مدت ها پس از گیل گمش نوشته شده ، تجربه عبور از رودخانه اقیانوس و تقدیم هدیه خداحافظی منلاس و هلن به تلماگ عینا کپی شده است و یا داستان طوفان نوح که در کتیبه یازده آمده ، تقریبا با همان سازو برگ و جانوران در منابع بعدی ذکر شده ، نیز ، تصور بابلی ها که معتقد به جهان زیرین بودند ، در لوحه های نینوا ( که از نظر قدمت جدید ترند ) با همان محتوایی که در حماسه گیل گمش آمده ، دیده می شود . هم چنین نام گیاه جوانی و عبارت " آدم پیر دگر باره جوان خواهد شد " که در شعر حافظ آمده است ، به همان شکل در لوحه های داستان گیل گمش وجود دارد . 
در بعضی موارد نیز ما شاهد تعارضاتی بین تفکرات بین النهرینی و گیل گمش هستیم. چراکه آنان مرگ را به عنوان یک واقعیت مختوم که باید تسلیم آن شد پذیرفته بودند اما گیل گمش خشمگینانه علیه مرگ رفیق خود طغیان می کند .
(B46-5)

دلیل این اختلاف جهان بینی برای چه بوده ؟ مگر نمی گویند او بین النهرینی بوده است ؟!
اخیرا جان م.ریدل تحقیقاتی انجام داده که طی آن منشا درخت انار را از ایران می داند و معتقد است که این درخت مدت ها پیش از آن که بین النهرینی ها دولت شهرهای خود را تاسیس کنند و اعمال و افکارشان را با خط مکتوب کنند به دره بین النهرین آورده شده و جالب این که سومریان در اعتقادات خود ، با ایجاد پیوند بین فرهنگ شان و انار ایرانی است که داستان آفرینش خود را باز شناختند(7). میوه این درخت توسط گیل گمش به اینانا – ملکه آسمان و زمین – برگردانده می شود و پس از آن این درخت به خاطر خواص نیرو بخش و دارویی میوه اش ( که مورد توجه ابن سینا نیز بوده ) در بین النهرین تکثیر شد . اما چرا این کار مهم توسط گیل گمش انجام شد ؟ آیا رابطه ای بین این میوه ایرانی و گیل گمش وجود دارد ؟
آن چه برروی بخشی از ظروف یافت شده جیرفت نقش شده و به دست ما رسیده ، صحنه های متنوعی است از داستان حماسی گیل گمش . برا ی نخستین بار شاهد نبرد با شیرهستیم که خود دارای معانی فراوانی است و در شمایل نگاری عهد کلاسیک قرون وسطی و دنیای جدید راه یافته و زیاد دیده می شود . در بخشی دیگر ، گیل گمش پس از کشتن شیرها به کوهستان خورشید (8) می رود که نگهبان آن جا موجود خوفناکی است به صورت نیمی انسان و نیمی عقرب ( عقرب- انسان در هنر بعدی بین النهرین ) و رد پای آن را تا مهرهای هخامنشی نیز می توان دنبال کرد .هم چنین طرح خداوندگار در خت زندگی ( نین گی زیدا ) به صور بز و درخت زندگی در عقاید هخامنشی امتداد می یابد و تبدیل به نمادی مقدس می شود. 
مسلما جرمی مرتکب نشده ایم اگر حتی برای یک لحظه هم که شده ، این طرح ها را فرزندان از خانه خارج شده ای بپنداریم که پس از سال ها سردرگمی در بین النهرین ، با چهره ای دیگر به آغوش خاستگاه شان بازگشته اند . یعنی انتقال این تفکر به بین النهرین و سپس بازگشت مجددواستفاده آنها دردوره هخامنشیان . 
امروزه دیگراصالت و اقتدار تمدن بین النهرین به عنوان پرچم دارآغاز تمدن بشری درمشرق زمین مورد تردید قرارگرفته است . ساموئل کریم –سومر شناس معروف – می گوید : مدارک زبان شناختی نشان می دهد که نخستین ساکنان جنوب بین النهرین سومری نبوده اند .تغییر نام رودهای دجله و فرات (ایدیگلب و بورنوم ) و نام مراکز شهری عمده سومری یعنی اریدو ، اور ، لارسا ، ایسین ، ادب ، کولب ، لاگاش ، نیپور و کیش هیچ یک واژه سومری نیستندو توسط مردمانی نام گذاری شده اند که به زبان غیرسومری سخن می گفتند.
(B46-6)

لاندزبرگر – استاد زبان شناسان جهان – با بررسی کلمات سومری مثل انگر( کشاورز )، اودول ( دامدار)، شوخدک (ماهیگیر)،اپین(خیش) ، نیبیرا( فلزگر )،ننگر(نجار)،ایسبر(بافنده) و... نتیجه می گیرد که این کلمات اصلا به زبان سومری نیستند و به این ترتیب مخترع فنون اساسی کشاورزی و دامداری و مهارت های صنعتی در جنوب بین النهرین ، نه سومری ها بلکه اسلاف بی نام و نشان آنها بوده اند. 
اوپنهایم – آشورشناس نامی – نیزمعتقد است که : سومری ها از خطی که به تمدن بومی و بیگانه تعلق داشته و پیش از آنان در آن سرزمین به وجود آمده بود ، استفاده کردند و آن را به عنوان خط خود پذیرفته بودند و حتی نام خدایان مورد پرستش آنان نیز به زبان غیر سومری بوده است (9).
در اینجا لازم است به نکته ای ظریف و بسیار مهم توجه گردد. دکتر سجادیه در تحقیقی ارزنده با بررسی ابعاد گوناگون زبان شناختی و بررسی بر روی نام ها و قیافه ظاهری و مظاهر تمدنی سومریان استدلال می نمایند که بسیار محتمل است که خاستگاه اصلی سومریان در سرزمین ایران بوده باشد و سپس آنان در محلی که امروزه ما بین النهرین می خوانیمش اقامت گزیدند .همچنین بنا بر تحقیقات دانشمندان ، سومریان با اختراع خط و آموزش فنون کشاورزی و ماهیگیری و شهر سازی به بومیان بین النهرینی توانستند منشا تحولات عظیم و پایه گذار تمدن بشری در تاریخ گردند .
با توجه به اتفاق نظری که امروزه بین محققین وجود دارد مبنی بر اینکه ارتباط نژادی بین سومریان و بومیان ساکن حوزه بین النهرین وجود ندارد – یعنی اینکه سومریان اقوام مهاجری هستند که نمی دانیم از کجا آمده اند ! – باید در این زمینه بیشتر کار شود. 
به هر روی می بینیم که اسطوره های بین النهرینی ، نشان های آشنایی از زبان ها ، زمان ها و مکان های دیگر را در خود دارند چراکه جهان متمدن آن روز آنقدر کوچک و محدود بوده که بین النهرینی ها به دلیل پیوندهای تجاری خود ، از آنچه در دنیای پیرامون خود وجود داشته اطلاع داشتند و حتما در این بین تبادل اطلاعات فرهنگی نیز صورت می گرفته است . چنان که در طی روابط تجاری و تماس های فراوانی که بین بازرگانان یونان ، سوریه و آناتولی برقرارشده بود. نیز می بینیم که پس از آن که خدایان بابلی در دل خاک مدفون شدند، توانستند در عقاید مذهبی مدیترانه ای و گنوسی به حیات خود ادامه دهند. به عبارت دیگر، فرهنگی در قالب انتقال به فرهنگی دیگر توانست باقی بماند.
میشود این گونه نتیجه گرفت که یافته های جیرفت می تواند در بازنگری شناخت مهد تمدن بشری اثرگذار باشد و منشا تمدنی را که تا با امروز برخاسته از بین النهرین می دانستیم با توجه به حجم انبوه ی ظروف جیرفت با همان مفاهیم وقدمتی بیشتر زیر سوال ببرد.
(B46-7)

اما اثبات این نظریه آسان نخواهد بود و راهی دراز پیش روی ماست . چراکه سال ها نوشتند و خواندیم که سومر مهد تمدن بشر است . در این جا نظرتان را با نوشته ای که مجله آرکئولوژیا- مجله معتبر باستان شناسی فرانسه – چندی قبل چاپ کرده بود ، جلب می کنم : کیفیت هنری بی نظیر اشیا ( جیرفت )، بیانگر سطح بالای پیشرفت ساکنان فلات ایران از اواخر هزاره چهارم ق.م می باشد و نقشی را که این مردم توانسته اند در ایجاد تمدن بین النهرینی ایفا کنند روشن می سازد (10). 
مهم ترین دستاورد کاوش های جیرفت کشف خطی است متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد(5000 سال قبل ) که به قول دکتر مجیدزاده : سند ورود ایران است به دوران تاریخی. این رویداد خود قدمتی دارد به قدمت دوره اختراع خط در بین النهرین. هالی پیتمن کارشناس آمریکائی که در لحظه کشف لوح حاوی خط در جیرفت حاضر بود معتقد است با تمدنی رو به رو هستیم که میتواند با نخستین تمدن بشری برابری کند و ممکن است مسیر تمدن بشری را تغییر دهد.(11) تا پیش از پیدا شدن این خط تنها دو خط باستانی میخی و هیروگلیف به عنوان خط های باستانی شناخته میشد .
اما خط های تمدن جیرفت که به گونه ی اشکال هندسی هستند هیچ گونه برابری (:معادلی) برایشان نیست.(12) هم چنین بر اساس فرضیه ای ثابت نشده خاستگاه وجودی زیگورات های بین النهرین میتواند در ایران باشد. چرا که وجود سازه عظیمی در جیرفت که در ساخت آن بیش از چهار میلیون خشت به کار رفته و مربوط است به سه هزار سال پیش از میلاد مسیح - در ضمن سه قرن قدیمی تر از قدیمی ترین زیگورات یافت شده در بین النهرین!- خود جای بحث دارد. نیز یافت شدن صفحه های بازی که حفره های هم اندازه بر روی آنها وجود دارد به همراه مهره ها و تاس های مخصوص به ما نشان میدهد که در حدود پنج هزار سال پیش مردم این سرزمین از انجام چنین بازی هایی لذت می بردند.کشف بلند ترین مجسمه هزاره سوم پیش از میلاد و شناسایی 80 محوطه فلز کاری به همراه 15 معدن باستانی از دیگر ارمغان های کاوش در جیرفت است – می دانیم که هنوز در ابتدای راه هستیم و نیاز به تحقیقات گسترده و فراوانی داریم . 
این یافته ها آن چنان برای جهان مهم و شگفت انگیز است که معتبر ترین مجله علمی دنیا – ساینس - ایران را منشا تمدن بشری دانست (13) 
(B46-8)

ب /: همان طور که درابتدا اشاره شد ، مسئله جیرفت جدا از ارزش معنوی خاصی که دارد از نظر مادی نیز قابل توجه است . سرعت و حجم بالای شخم زدن منطقه ای به وسعت 150هکتار برای چپاول و قاچاق اشیایی گران بها – آن هم در کشوری باثبات و نه در حال جنگ که نتواند کنترلی بر مرزهای خود داشته باشد – نشان از تشکیلاتی سازماندهی شده داشت. رییس وقت دادگاه انقلاب جیرفت عامل غارت و خروج آثار تاریخی را باندهای مافیایی دانست(14) . هم چنین مدیر پاسداران میراث فرهنگی معتقد بود که : " قاچاقچیان در قالب یک شبکه هماهنگ و پیچیده فعالیت می کنند(15)".
آیا حضور بیش از 3000نفر حفار غیرمجاز حرفه ای که قادرند مدت 7روز 4000 گودال به عمق بیش از 5/1 متر حفر کنند(16)و نیز ارسال بیش از 600000 قطعه شیئی نفیس و با ارزش به خارج کشور(17) در مدت 2 سال ، سوال برانگیز نیست ؟ کاری که اگر به صورت رسمی و قانونی صورت گرفته بود دارای رکوردی بی نظیر و شایسته دریافت لوح تقدیرصادراتی نیز می بود! با این حال در آن زمان علاوه بر این که کسی به عنوان مسئول محکوم نگردید بلکه حتی فردی پاسخگوهم نبود .
البته این چنین مواردی در کشورما در دوران گذشته هم وجود داشته است . به عنوان مثال ، از این دست اعمال در زمان قاجار به صورت رسمی و براساس قراردادهای خارجی و نیز به صورت غیررسمی سابقه ای یکصد ساله دارد. در حکومت پهلوی هم این مسائل بارها مشاهده شده است . به طور نمونه ، در نوشته ای از هوشنگ مردکار( وکیل بازنشسته دادگستری) آمده است که در طی حفاری مارلیک نیزفعالیت های آشکار و غیر قانونی از طرف فرزندان متنفذان دربار و عوامل یهودی در آن منطقه برای غارت اشیا عتیقه صورت می گرفته است که اعتراضات به عمل آمده در این زمینه در سال 1339 راه به جایی نبرد(18).
می بینیم که متاسفانه در کشور ما حتی اتفاقات خوب هم ( مثل کشف اشیا جیرفت ) به مسیر بدبیاری منتهی می شود و هیچ منفعت و سودی برای مردم و کشور به دنبال ندارد.
این اشیا به دلیل قدمت ، طرح های منحصر به فرد ، ظرافت و تکنیک بالا و پیشرفته در ساخت دارای گرم ترین بازار در کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی برخی کشورهای آسیایی شدند. امری که نقض آشکار پیمان های بین المللی است و پی گیری جهت استرداد آنها عزم ملی و سخت کوشی دولتی را طلب می کند . راستی ما در موزه ملی خودمان چند نمونه از این اشیا را در معرض دید داریم ؟(19)
(B46-9)

چند سال قبل خرید یکی از این اشیا توسط موزه معتبر لوور فرانسه باعث رسوایی و بی اعتباری بخش مدیریتی آنجا گردید (21)اما علیرغم آن ، در کتاب راهنمای یکی از حراجی های معتبر لندن (22) تعدادی از این اشیا با ذکر مشخصات دقیق فیزیکی و با عنوان اشیا آسیایی به قیمت پایه 12000 دلار آمریکا جهت فروش معرفی شدند . از این رو در صدد بودم رقم کلی ارزش این اشیا را محاسبه کنم که متاسفانه به دلیل بزرگی ارقام و کوچکی صفحه ماشین حساب با مشکل مواجه شدم اما چاپ خبری در یکی از روزنامه ها این مسئله را برایم حل کرد : سود غارت میراث جیرفت برابر با 4 سال در آمد نفتی کشور!(20). 
حال آن که برطبق برآوردها قراربود با صرف بودجه ای 250 میلیون تومانی از آثار جیرفت حفاظت شود که متاسفانه این امر صورت نگرفت(23).
اگر اشتباه نکنم، صرف این مبلغ یا مبالغی بیشتر از این برای حراست و محصور کردن منطقه ای به این مهمی جهت جلوگیری از خروج اشیا منطقی به نظر می رسید.
این سئوال پیش می آید که به راستی اگر ارزش فرهنگی این قضیه قابل ملاحظه نبود آیا ارزش مادی آن نیز قابل چشم پوشی بود که رسانه های دیداری و شنیداری ما در کنار این همه موضوعات تفریحی و سرگرم کننده و ورزشی و...این گونه از کنار مسائل جیرفت بی تفاوت- یا کم تفاوت- عبور کنند ؟
از عواملی که باعث ادامه این فاجعه شد ، فقر مردم و محرومیت منطقه بود (24). تا جایی که مردم حاضر شدند در قبال دریافت مبلغی ناچیز نادانسته خود به این وضع دامن بزنند و به صورت کارگران مزدبگیر( حتی به صورت خانوادگی ) صبح ها به عنوان کار روزانه برای حفاری به محل آمده و این کار را به مدت تقریبا یک سال از صبح تا غروب ادامه دهند . حتی در موردی همراه این جمع ،استاد دانشگاه هم مشغول کار بوده که اعتراضات عده ای از دست اندرکاران میراث فرهنگی باعث دستگیری وی می شود. اما تلفن های متعدد اجازه نداد که او حتی یک شب را در زندان بماند(25). ( البته اگر هم قرار بازداشت همه این افراد به عنوان مجرم صادر می شد، باید در زندانی جای داده می شدند که در بهترین حالت 200نفر ظرفیت دارد!) (26).
بسیاری از مردم محلی می گفتند که اشیا در بسته بندی های حجیم به دلالان عمده تحویل داده می شد و این در حالی بود که در طول مسیرهای ایست بازرسی منطقه ، زن و مرد و پیر و جوان را از مینی بوس پایین آورده و همه ساک ها و چمدان ها را وارسی می کردند(27).
(B46-10)

از طرفی برطبق نظر کارشناسان ، اشیایی که از این راه (حفاری های غیر مجاز) به دست می آیند از نظر تحقیقاتی ارزش خود را از دست می دهند .چراکه از محل و نحوه قرارگیری واقعی و لایه مربوط به فرهنگ خاص خود خارج می شوند بدون آن که مشخصات آنها ثبت شود و این امر بررسی روی آنها را مشکل تر می سازد . اما خوش بختانه حفاری ها ،اکثرا در گورستان هایی که حاوی این اشیا بودند ( گاهی در هر گور تا 60 قطعه شئ) صورت گرفته و به تپه های باستانی که دارای بافت معماری و ابنیه می باشند کمتر آسیب رسانده شده که امید است با تحقیقات مجدد اطلاعات بیشتری از اوضاع اجتماعی سازندگان این اشیا به دست آید. محوطه هایی گسترده تر از اور و اروک که ارتفاع بقایای فرهنگی در آنجا گاهی به بیش از بیست و پنج متر می رسد.
این گونه تهاجم فرهنگی می تواند چراغ خطر توطئه بزرگی را در اذهان ما روشن کند، چراکه شاید قرار باشد با تخلیه آثار از جیرفت که خود از مرموزترین قاچاق های سالیان اخیر بود ، مسیری را به انحراف بکشند که می رفت تا برنظریه رایج منشا تمدن در شرق – که آنهم توسط کشورهای غربی در یک صد سال اخیر بین النهرین معرفی شده – خط بطلان بکشد. دستگاه هایی که توان مقابله دارند (28) باید با ناکارآمد کردن این سازماندهی ها و شناسایی عواملی که مانع کشف حقیقت و مسئول چپاول سرمایه ملی هستند، رد پاهایی از کسانی که در سایه موضوع را هدایت می کنند به دست آورند(29) تا توهم این موضوع که چه کسانی با چه قدرتی که توان مقابله با آنان نیست ، چنین اشیا یی راازایران خارج می ساختند (30) را بر طرف کنند.
یادمان های فرهنگی برگی است با ارزش از هویت ما که نسل امروز سخت بدان نیاز دارد تا بتواند به وسیله آن خود را بهتر بشناسد و بداند که نیاکانش چه سهم بزرگی در پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری ایفا کرده اند و قدرت های بزرگ غربی با این همه پیشرفت های نظامی وعلمی خود مدیون چه کسانی هستند.
به طور مثال امروز گرچه کشورهای اروپایی وآمریکا و حتی اسراییل با به کارگیری آخرین تکنولوژی ها و استعدادها ، جراحی های پیچیده مغز را انجام می دهند اما از کشف جمجمه دختر بچه ای در شهر سوخته مربوط به ده ها قرن قبل که سال ها پس از عمل جراحی مغز به زندگی خود ادامه داده ، انگشت حیرت به دهان گرفته اند یا نمونه یافت شده چشم مصنوعی و مواردی از این دست که در کشور ما کم نیستند. 
اکنون در عصری زندگی می کنیم که کشورهایی مثل مصر و یونان در تلاشند تا آنچه را کشورهای دیگر در یکی دو قرن اخیر از آن جا خارج کرده اند بازپس گیرند .اما در زمانی که کشفیات جیرفت برای همه دنیا هیجان انگیز بود ، انعکاس آن در داخل تا حدی با اقبال مواجه نشد و انگار نه این که هرچه مجموعه ای غنی تر از تاریخمان را در اختیار داشته باشیم از وزن و اعتبار بیشتری در جهان برخورداریم؟
ما میراث دار تمدن کهنی هستیم که در جای خود بسیار قابل تامل و با ارزش است و سعی در حفظ و معرفی آن از اهم وظایف هر یک از ماست . پس باید سعی کنیم امانت داران خوبی باشیم و بتوانیم آن را به طرزی صحیح و سالم و کامل به آیندگانمان انتقال دهیم تا نسل های بعدی ما را به سهل انگاری متهم نکند. 

منابع برای مطالعه بیشتر :

الف- حماسه گیل گمش ن. ک. ساندرز،دکتر محمد اسماعیل فلزی، نشر هیرمند، 1376
ب- اسطوره های بین النهرین ، هنریتامک گال ، عباس مخبر، نشر مرکز ، 1379
پ- حفریات باستان شناسی فراگیر در کناره هلیل رود ، دکتر مجید زاده و آقای سرلک ،چاپ میراث فرهنگی کرمان ، 1381
ت- جیرفت کهن ترین تمدن شرق ، دکتر مجید زاده ، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1382
ث- چکیده مقالات نخستین مجمع بین المللی پیوندهای فرهنگی کهن در ایران و غرب آسیا، امرداد 1382 
ج- نیاکان سومری ما . دکتر محمد علی سجادیه (با نگرش فریدون جنیدی).از انتشارات بنیاد نیشابور . 1365
پی نوشت:

1- اگرچه من نیز نام میان رودان را بیشتر می پسندم ، اما ترجیح دادم به خاطر مرکزیت این نام در نوشته های رایج هم چنان آن را بین النهرین بنامم . 
2- پرویز ورجاوند، اطلاعات سیاسی – اقتصادی ، سال 16، شماره 9 و10،صفحه 283
3- دکتر یوسف مجید زاده ، دکترای باستان شناسی از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو ، مدرس و مدیر اسبق گروه باستان شناسی دانشگاه تهران ، مشارکت در کاوش های باستان شناسی تپه چغامیش و سرپرست کاوش های باستان شناسی تپه قبرستان ، تپه ازبکی و جیرفت . 
4- سخنرانی دکتر مجید زاده در نخستین مجمع بین المللی پیوندهای کهن در ایران و غرب آسیا ، 27/5/1382
5- در جهان متمدن آن روز از انشان نیز نام برده شده ، ناحیه ای در ایلام و جنوب غربی پارس که منشا فرآورده های چوبی معروف برای ساخت کمان و دسته شمشیر پادشاهان بوده است .
6- مجله باستان شناسی و تاریخ ، سال 17، شماره 1،پاییز و زمستان 81 (شماره پیاپی 33)، صفحه 86
7- امروز انار را هم میوه ممنوعه معرفت باغ عدن معرفی میکنند.
8- تاثیر خورشید در اعتقادات باستانی ما قابل تامل است. 
9- مجله باستان شناسی و تاریخ ، سال 17 - پاییز و زمستان 81( شماره پیاپی 33)، صفحه 85
10-مجله موزه ها در شماره 12 صفحه 8 خود نیز به این موضوع اشاره دارد .
11-ماهنامه پژوهشی خبری آینه خیال(وابسته به فرهنگستان هنر).شماره 2.آذر 1386.صفحه 32
12-دو هفته نامه امرداد .صفحه 8 . 29 دی 1388.
13- خبرگزاری مهر. 04/08/2007 
14- روزنامه ایران ، صفحه 9 ، 27ا مرداد 1382
15-روز نامه ایران . صفحه 20 .8 امرداد 1382 
16-روزنامه ایران ، صفحه 9،29 امرداد 1382
17-روزنامه جام جم ، صفحه 1 ، 2 امرداد 1382
18- مجله گیله وا ، سال 11 ، شماره 71 ، صفحه 28
19- به گفته رییس میراث فرهنگی آن زمان تعداد کل اشیا شناسنامه دار موزه های ایران 1800000 عدد است .
20- روزنامه صدای عدالت ، صفحه 1 ، 17 شهریور 1382
21- نیز روزنامه جام جم در 28 امرداد 1382 در صفحه آخر نوشت : با دستگیری نماینده میراث فرهنگی جیرفت توسط دادگاه انقلاب کرمان به اتهام حمل اشیا تاریخی موزه،معماپیچیده تر شد.
22-خبرگزاری فارس مورخ 26/5/1382- روزنامه جام جم مورخ 27/5/1382، صفحه 20
23-روزنامه ایران ، 8/5/1382، صفحه 20
24-رییس دادگستری جیرفت یاد آور شد که : قاچاقچیان با وسایل و ماشین های مدرن پول های کلانی را در میان مردمی که به نان شب خود محتاجند خرج می کنند در حالی که ما که باید مردم را از این کار باز داریم ، گاهی برای تردد از الاغ استفاده می کنیم !( روزنامه ایران ، 27/5/1382، صفحه 9)
25-سخنرانی دکتر مجید زاده در موزه ملی ایران به مناسبت بزرگ داشت هفته میراث فرهنگی ، اردیبهشت 82
26-روزنامه ایران ، 27 امرداد 1382، صفحه 9
27-پرویز ورجاوند ، اطلاعات سیاسی –اقتصادی ، سال 16 ، شماره 9 و 10 ،صفحه 283
28-از سوی رییس جمهور وقت ، وزارت اطلاعات ( روزنامه یاس نو ، 5/5/1382 ، صفحه 15) و معاون اول وی ( روزنامه شرق ، 6/7/1382، صفحه 16)مسئول رسیدگی به حفاری های غیر مجاز جیرفت شدند.
29-اشاره به گفتگوی رییس سازمان میراث فرهنگی آن دوره با ایسنا ( روزنامه یاس نو، 5/5/1382، صفحه 15)
30-روزنامه همبستگی ، 30/5/1382 ، صفحه 1

 

��e�%��p �u �ا در یکی از تالیفات خود که به بازگشت ده هزار نفری مشهور است نوشته است. در این کتاب که به آناباسیس معروف است درباره عقب‌نشینی ده هزار نفر یونانی از طریق نواحی شمالی بین‌النهرین و ارمنستان سخن گفته که ضمن آن اطلاعات گران‌بهایی از اوضاع جغرافیایی سرزمین‌های مختلفی که جزو قلمرو هخامنشیان بوده، به دست می‌آورد. از آثار مهم دیگر گزنفون داستانی است به نام کوروش نامه که در آن چگونگی تربیت کوروش را مورد بحث قرار داده است. در حقیقت کوروش نامه، تاریخ نیست بلکه به صورت داستان است. جواب به این سوال که آیا در کتاب مذکور حقایق تاریخی نیز وجود دارد، بسی دشوار است. مضافا به اینکه کوروش نامه مانند آنابازیس اثر دیگر گزنفون، مبتنی بر مشاهدات شخصی او نیست. جالب‌ترین قسمت این کتاب مبحثی است که در آن از وقایع ارمنستان سخن گفته است. هرچند آناباسیس هم بعد از وقوع جنگ بین اردشیر دوم و برادرش کوروش صغیر نوشته شده، لیکن مطالب آن نقل از دیگران نیست، بلکه محتوای آن نتیجه‌ی مشاهدات شخصی مولف است، اما برعکس مطالب کوروش‌نامه، مربوط به شرح حوادثی است که از زمان آن‌ها روزگاری دراز سپری شده است.

گزنفون از میان مولفان یونانی، بیش‌تر از نوشته‌های هرودوت و کتزیاس استفاده کرده است که این مساله در متن کوروش‌نامه کاملا مشهود است.

(B45-8)

مطالبی که درباره جغرافیایی طبیعی و سیاسی ایران توسط گزنفون در کوروش‌نامه آمده است، ناقص و مبهم است. این اشتباهات فاحش جغرافیایی در هر مبحث کوروش‌نامه به چشم می‌خورد. به احتمال قریب به یقین اگر گزنفون از منابع دیگری غیر از آثار مربوط به هرودوت و کتزیاس استفاده می‌کرد، اشتباهات فاحش جغرافیایی را کم‌تر مرتکب می‌شد.

به طور کلی وقایع تاریخی در کوروش‌نامه یا تحریف شده و یا به منظور اندرزگویی جعل گشته است. با تمام معایبی که گفته شد، مع‌ذلک مندرجات کوروش‌نامه از نقطه‌نظر روشن کردن اوضاع اجتماعی مردمان آن روزگار منبع پرارزشی است به ویژه مطالبی از آن که مربوط به قرن‌های پنجم و چهارم قبل از میلاد است که همگی متکی بر مشاهدات شخصی مولف است. بایستی توجه داشت که مطالب این کتاب برای آگاهی به تاریخ مادها فاقد ارزش است.

کتزیاس [Ctesia]: وی در قرن پنجم قبل از میلاد در یکی از شهرهای آسیای صغیر به اسم کنید [Cnid] به دنیا آمد. وی پزشک معالج پروشات زن داریوش دوم و هم‌چنین طبیب اردشیر دوم بوده است. او مدعی است که برای نوشتن تاریخ خود از دفاتر و اوراق سلطنتی ایران استفاده کرده است. مهم‌ترین تالیفات کتزیاس، کتابی مشتمل بر 23 جلد بوده که شش جلد مربوط به تاریخ آسوروماد، هفت جلد درباره‌ی تاریخ هخامنشیان از کوروش کبیر تا درگذشت خشایارشاه و ده جلد بعدی، دنباله‌ی تاریخ ایران تا سال 198 قبل از میلاد بوده است. گذشته از آثار مذکور، او دارای تالیفات دیگری نیز بوده از جمله پرسی‌کا (تاریخ ایران) دریانوردی به دور آسیا، ایندیکا، در باب رودخانه‌ها، در باب کوه‌ها.

کتاب‌هایی را که در مورد ایران و هند نوشته، در اثر طول زمان مفقود گردیده، لیکن مطالب آن‌ها به طور اختصار در نوشته‌های فوتیوس [Photius] ذکر شده و تا این زمان باقی مانده است. گذشته از این، نویسندگان دیگری مانند استرابون و دیودو سیسیلی و پلوتارک در آثار خود، استناد به نوشته‌های کتزیاس کرده‌اند. با این‌همه آثار وی چندان مورد اعتماد نیست زیرا:

اولا از نزدیک هند را ندیده و مطالبی که درباره هند نوشته، متکی بر اخباری بود که از ایرانیان آن زمان شنیده است.

ثانیا آثار او مورد انتقاد نویسندگان معروفی مانند ارسطو و آریان و استرابون قرار گرفته است.

ثالثا در ذکر اسامی سلاطین ماد، میان نوشته‌های این مورخ و هرودوت اختلاف هست. با تمام این معایب چون هدفش رقابت با هرودوت بوده، نبایستی همه نوشته‌های او را نادیده گرفت. مطالبی را که درباره حوادث قرن ششم قبل از میلاد نوشته حایز اهمیت است زیرا در کتیبه‌های میخی و تاریخی هرودوت، کم‌تر از آن‌ها بحث شده است. گذشته از این مطالبی را که درباره جنگ آستییاگس آخرین پادشاه ماد با کوروش نوشته است تا اندازه‌ای با واقعیت تطبیق می‌کند. دلیل بر این قسمت منابع بابلی است که مطلب مورد بحث را تایید می‌کند.

(B45-9)

دنی نن [Dinon]: دی نن مورخ یونانی است که معاصر فیلیپ مقدونی بود. او درباره‌ی دولت‌های آسیایی، تالیفات زیادی دارد و نظر به این‌که مدتی در دربار اردشیر دوم هخامنشی بوده، به همین جهت مطالبی هم درباره‌ی تاریخ ایران نوشته است. دی‌نن مطالب کتاب خود را از تاسیس دولت آشور شروع کرده و به تسخیر مصر توسط اردشیر دوم پایان می‌دهد. باید توجه داشت که تالیفات وی طی قرون متمادی از بین رفته است. لیکن مباحثی از آنها در آثار مورخان دوره‌های بعد از جمله پلوتارک و تروک پمپه به ما رسیده است.

مان‌تن [Mane them]: مورخ مصری است که معاصر بطلمیوس بوده (273-323 ق.م) کتاب مان‌تن هرچند مربوط به تاریخ مصر است، برای اطلاع از تاریخ هخامنشیان از این جهت حایز اهمیت است که در آن مطالبی درباره‌ی این سلسله نگاشته است.

برس [Beros]: یکی از منجمان بابلی است که با اسکندر معاصر بوده است. وی تصمیم گرفت که فرمانروایان جدید بابل یعنی یونانیان را با فرهنگ و تمدن بابل آشنا کند. به همین جهت تاریخ بابل را نوشت. او برای نگارش آن، از بایگانی رویدادهای بابل و اسناد و فهرست‌های سلطنتی استفاده کرد. نوشته‌های وی را کاوش‌های جدید باستانی تایید کرده است. اصل کتاب باقی نمانده ولی مطالب آن در روایات یوسف فلاویوس و تاریخ یوسوی [Yevsevi] باقی مانده است. مطالبی را که نامبردگان اقتباس کرده‌اند از وقایع زمان‌های گذشته شروع شده و به تسخیر بابل توسط کوروش پایان می‌پذیرد.

پولی‌بیوس [Polybius]: این مورخ یونانی که بین سال‌های 212-205 قبل از میلاد متولد شده و بین سال‌های 125-130 درگذشته است. تالیفات وی مشتمل بر قریب چهل کتاب بوده که قسمت بزرگی از آن‌ها نابود گردیده، مندرجات تاریخ پولی بیوس مربوط به کشور روم است. لیکن بعضی از مباحث آن با کشورهای مشرق زمین و ایران مربوط است.13

دیودورسیسلی [Didor Desicile]: این مورخ در قرن اول میلادی می‌زیسته. وی کتابی مشتمل بر چهل مقاله به زبان یونانی در تاریخ عالم نوشت. لیکن 21 کاب او باقی مانده است. او برای نوشتن تاریخ خود از آثار هرودوت و کتزیاس استفاده کرده است و مطالبی راجع‌به روابط ایران و یونان و اوضاع مصر و فینقیه در زمان پارسی‌ها نگاشته است که حایز اهمیت است. هرچند وقایع را به ترتیب نوشته، لیکن سنواتی را که ذکر کرده، چندان مورد اعتماد نیست. گذشته از این چون اسکندر معاصر بوده، درباره او زیاد از حد مبالغه کرده است. حتی اسکندر را برای نزدیک کردن ملت‌ها به یکدیگر مامور از طرف خداوند دانسته است.

(B45-10)

کرنلیوس نیوس [Corneliusnepos]: کرنلیوس نیوس یکی از نویسندگان رومی است. دوران حیات وی را بین سال‌های 24-99 قبل از میلاد دانسته‌اند. تالیف او مشتمل است بر شانزده کتاب درباره‌ی زندگی‌نامه مردان نامی. ‌هم‌چنین در کتابی دیگر شرح حال سرداران بزرگ را نوشته است که بعضی از مباحث این کتاب با تاریخ ایران ارتباط پیدا می‌کند.

این مولف متاسفانه علاقه زیادی نسبت به درست نوشتن مطالب از خود نشان نداده. به همین علت آثار وی چندان مورد توجه و اعتماد نیست.

تروگ پمیه [Pompeit Trogi]: این مورخ با اگوست امپراطور روم معاصر بوده و از اهالی سرزمین گل (فرانسه کنونی) بوده است. او آثار خود را به زبان لاتین نوشت و در کتاب تاریخ عمومی خود وقایع را از زمان نینوس پادشاه داستانی آسور شروع کرده، ضمنا مطالبی هم درباره تاریخ مادها و پارسی‌ها نوشته است. از تعداد 44 جلد کتابی را که تالیف کرده، تنها مقدمه‌ای از آن‌ها باقی مانده. ژوستین مورخ رومی که در قرن سوم میلادی می‌زیسته، به وضع نامطلوبی تاریخ وی را خلاصه کرده است که در نتیجه‌ی سهل‌انگاری وی از سال‌های 55-94 قبل از میلاد، بین حوادث خلا ایجاد شده است.

پلین = دانشمند رومی است که در سال‌های 23 میلادی به دنیا آمده و زمان درگذشت او معلوم نیست. بیش از یکصد و شصت جلد کتاب نوشته لیکن تا این زمان 37 جلد از آن‌ها باقی مانده است. آثار وی را می‌توان به منزله دایره‌المعارفی تلقی کرد که حاوی همه‌گونه اطلاعات است. آثار او برای تاریخ عهد قدیم از این نظر حایز اهمیت است که مشتمل بر اطلاعی درباره کشورهای مختلفه مشرق و ایران می‌باشد.

راجع‌به کیفیت مطالبی که نوشته است، نمی‌توان ادعا کرد که همگی با واقعیت مطابقت داشته باشند، لذا بدیهی و طبیعی است از کسی که می‌خواسته در تمام موارد اظهار عقیده و نظر بکند بیش از این نبایستی انتظار داشت.18

یوسف فلاویوس [Yoseph Flavius]: مورخ یهودی که در سال 307 میلادی به دنیا آمد و اواخر عمر خود را در روم سپری کرد. او دارای تالیفات زیاد است. از جمله یکی از آن تالیفات وی مربوط به عهد عتیق یهود است که مقدار زیادی از مطالب آن با روایات تورات تطبیق می‌کند. بعد از سلطنت کوروش کبیر سرگذشت یهود را مرتب دنبال کرده، حوادث دوره بطاله و سلوکی‌ها را مفصلا شرح داده و سرانجام به دوره رومیان رسیده است.

(B45-11)

کنت کورث [Quinte Curce]: مورخ رومی است که به احتمال قریب به یقین در قرن اول میلادی می‌زیسته، مهم‌ترین تالیفات وی تاریخ اسکندر است که مشتمل بر ده کتاب بوده، لیکن تعدادی از این کتاب‌ها مفقود گردیده است. کنت کورث در نوشته‌های خود معنی را فدای لفظ کرده، گذشته از این اطلاعات زیادی در فنون نظامی نداشته است. به همین علت نوشته‌های او در بعضی موارد روشن نیست. گذشته از این‌که رویدادهای تاریخی را به ترتیب ذکر نکرده، زمان وقوع حوادث را نیز نادیده گرفته است. به طور کلی در این کتاب مطالب افسانه‌ای بر وقایع تاریخی تفوق دارد.

این مولف مباحثی از کتاب خود را اختصاص به آداب و سنن و اخلاق مقدونی‌ها داده که همین قسمت برای تاریخ ایران قدیم، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

پلوتارک [Plutarqvme] در منابع اسلامی به نام فلوطرخس [Falutarxos] ضبط شده است. سال‌های زندگی وی را بین سال‌های 120-50 میلادی دانسته‌اند. پلوتارک دارای آثار ادبی و تاریخی و فلسفی است که مشهورتر از همه، کتاب زندگی‌نامه‌های مقایسه شده است که مشتمل بر 46 زندگی‌نامه  است. در این کتاب، مولف دو نفر از مشاهیر را با یکدیگر مقایسه کرده است. مانند اردشیر و تمیستوکل و اسکندر و غیره در سال 1338-1336 خورشیدی. این کتاب در چهار جلد تحت عنوان حیات مردان نامی در تهران به فارسی ترجمه و چاپ گردید. اثر مهم دیگر وی که برای فهم تاریخ ایران مفید است، کتابی است که در باب ایزیس وازیریس نوشته (خدای آفتاب و ماه در مصر قدیم) که از محتوای آن می‌توان مطالب سودمندی درباره مذهب ایرانیان قدیم به دست آورد.

آریان [Arrien] مورخ یونانی است که آثار زیادی در زمینه تاریخ و فلسفه و جغرافیا از خود باقی گذاشته است. لیکن بیش‌تر آثار وی از بین رفته است و مهم‌ترین تالیفات تاریخی او تاریخ آنابازیس یا تاریخ سفرهای جنگی اسکندر است که مولف خواسته از گزنفون تقلید کند. و افتخارش در این است که از ستایش کنندگان اسکندر است و به همین علت از نوشتن مطالبی که منافع اسکندر را در آن نمی‌دیده است خودداری کرده، با این همه ارزش نوشته‌های وی در این است که بیش‌تر آنها مبتنی بر یادداشت‌های شرکت کنندگان واقعی در لشکرکشی اسکندر از جمله آریستوبول و بطلمیوس است.

(B45-12)

ژوستین [Justin]: ایام زندگی این نویسنده را بین سال‌های 161-138 میلادی دانسته‌اند. وی مورخ مستقلی نیست بلکه کتاب‌های تروک پمپه را به صورت خلاصه و مبهم تنظیم کرده است. تعداد آثار وی قریب چهل و چهار کتاب یعنی به تعداد تالیفات تروگ پمپه است. مباحثی از این کتاب‌ها با تاریخ ایران مربوط است.

ازب  [Eusebf]: ازب از روحانیون مسیحی است که در سال‌های 263 میلادی در فلسطین به دنیا آمد. وی در سال 340 میلادی درگذشت. این شخص کتاب‌های زیادی درباره عیسویت و قسطنطنین امپراطور روم نوشت. این نویسنده علاقه‌مند بود که علت رویدادهای تاریخی را حتی‌الامکان روشن کرده و آن‌ها را با اوضاع زمان خود مربوط کند. در آثار وی اطلاعاتی درباره مشرق قدیم و ایران می‌توان یافت.

اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم

گذشته از اطلاعات گوناگونی که درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم در نوشته‌ها و آثار عده زیادی از مولفان یونانی و لاتین، از جمله هرودوت و آریان و پلین و گزنفون دیده می‌شود، کتاب‌های دیگری نیز توسط عده زیادی از مولفان درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم نوشته شده است که از محتوای بعضی از آن‌ها، می‌توان تا اندازه‌ای به اوضاع جغرافیایی ایران قدیم آگاهی یافت. معروف‌ترین این دسته عبارتند از:

اراتستن [Eratosthene]: در سال 273 قبل از میلاد در شهر سیرن یونان به دنبال آمد و حدود سال 192 قبل از میلاد درگذشت. وی یکی از ریاضیدانان و منجمان و جغرافی‌دانان دنیا قدیم محسوب می‌شود. وی در ابتدای جوانی در آتن به سر می‌برد و سپس به مصر رفت و به سمت کتابدار موزه‌ی اسکندریه منصوب گردید. یکی از آثار معروفش، کتابی است در جغرافیا که مشتمل است بر تاریخ. جغرافیا و جغرافیایی ریاضی و طبیعی که برای فهم اوضاع جغرافیایی قدیم ایران حایز اهمیت است.

استرابون [Estrabon]: استرابون حدود سال 50 قبل از میلاد در یکی از ایالات آسیای صغیر ]در شاهنشاهی ایران[ به دنیا آمد. مدتی از عمر خود را در مصر سپری کرد. چندی نیز در اسکندریه آثار جغرافیایی آراتستن را مطالعه کرد. اثر معروف وی کتابی است در جغرافیا که مشتمل بر هفده کتاب است. ظاهرا متمم یکی دیگر از کتاب‌های او موسوم به حوادث تاریخی بوده که در حال حاضر اثری از آن در دست نیست.

کتاب جغرافیایی او منبع گران‌بها و سرشاری برای کسب اطلاع درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم است. از کتاب جغرافیایی استرابون درباره اسپانیا و ایتالیا و هندوستان و آسیای صغیر اطلاعات مفیدی می‌توان به دست آورد.

مولف در این کتاب نواحی ایران را وصف کرده و مطالب مفیدی درباره نیروهای تولیدی فلات ایران و سازمان اجتماعی و فرهنگ و تمدن مردمانی که در نواحی مختلف ایران ساکن بوده‌اند نوشته است.

 

 
پی‌نوشت‌ها:

1ـ تاریخ ادبیات ایران ـ تالیف دکتر شفق، ص 22. / ‌ایران باستان تالیف پیرنیا ج 1، ص 532. /  تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم تالیف پیگولوسکایا و چند تن دیگر، ترجمه کریم کشاورز ج 1،‌ص 18. / تاریخ ایران باستان تالیف دیاکونوف، ترجمه روحی ارباب، ص 13

2ـ تاریخ ایران از زمان بسیار قدیم تا انقراض دولت ساسانی تالیف پیرنیا،‌ ص 187

برای کسب اطلاع بیش‌تر درباره کتیبه‌های دوره هخامنشی به کتاب Old Persian - Newyork. 1950. تالیف کنت (Kent) مراجعه شود.

3- تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف،‌ترجمه روحی ارباب، ص 13

4ـ تاریخ ماد ، تالیف دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز، ص 20. تاریخ ادبی ایران تالیف ادوارد براون، ترجمه علی پاشا صالح، ص 32

5ـ ترجمه تاریخ هرودوت توسط وحید مازندرانی، ص 17. ایران باستان تالیف پیرنیا،‌ج 1، ص 66. تاریخ هرودوت تالیف کلی یو،‌ ترجمه دکتر هدایتی، ج 1، ص 29-1، ایران باستان تالیف دیاکونوف، ص 14. تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم، تالیف پیگولوسکایا، ترجمه کریم کشاورز، ج 1، ص 8. اعلام دکتر محمد معین، ص 2273

6ـ تاریخ ملل مشرق و یونان تالیف آلبرماله، ترجمه عبدالحسین هژیر،  ص 276

7ـ ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72. اعلام تمدن قدیم تالیف فوستل دوکلانژ، اعلام دکتر محمد معین، ص 401. دایره‌المعارف فارسی زیر نظر دکتر غلامحسین مصاحب، ج 1، ص 686، تاریخ ملل مشرق و یونان، ص 276، ج 2

8ـ ایران باستان، ‌تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72. تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 14. تاریخ ایران از دوران باستان تا سده هیجدهم، تالیف پیگولوسکایا، ج 1، ص 10. لغت‌نامه دهخدا حرف (گ)، ص 294. تاریخ ماد، تالیف دیاکونوف، ص 42

9ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 74

10ـ همان

11ـ لغت‌نامه دهخدا (ک)، ص 348. ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72، تاریخ ماد و تالیف دیاکونوف، ص 36، تاریخ ادبی ایران،‌تالیف براون،‌ج 1، ص 33

12ـ ایران باستان، ص 76 و تاریخ ماد، تالیف دیاکونوف، ص 48

13ـ همان، ص 76

14ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 87. دایره‌المعارف فارسی، ج 8، ص 1033

15ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 79

16ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 21

17ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 80

18ـ تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 21

19ـ اعلام دکتر محمد معین، ص 1607

20ـ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 21. قاموس اعلام ترکی ماده پلوتارق. ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 84، دایره‌المعارف فارسی، ج 1، ص 554.‌ اعلام دکتر معین، ص 353

21ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 85. تاریخ ماد، ‌تالیف دیاکونوف، ص 47

22ـ همان کتاب، ص 87. همان کتاب، ص 54

23ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 89

24ـ لغت‌نامه دهخدا، حرف ال، ص 1604. دایره‌المعارف فارسی، ج 1، ص 81. اعلام دکتر معین، ص 114.‌تاریخ علوم تالیف پی‌یر روسو، ترجمه صفاری، ص 93. ایران باستان،‌تالیف پیرنیا، ج 1، ص 91

25ـ تاریخ ایران از دوران باستان تا سده هجدهم،‌تالیف پیگولوسکایا، ج 1، ص 10. لغت‌نامه دهخدا، حرف الف، ص 2146. دایره‌المعارف فارسی، ج 1، ص 127. تاریخ علوم تالیف پی‌یر روسو، ص 129. ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 92